جدول جو
جدول جو

معنی ابوبکر شبلی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوبکر شبلی
(اَ بو بَ رِ شِ)
جعفر بن یونس خراسانی. و بعضی نام او را دلف بن جحدر متولد به سامرا گفته اند. او از زهاد و یکی از سران شیوخ متصوفه شاگرد ابوالقاسم جنید و در فقه بمذهب مالک و کتاب موطا را از بر داشت و در کامل بهائی آمده است که اواز بزرگان دماوند (و بقولی والی آنجا) بود و از دست یکی از ملوک طبرستان بسفارت بغداد شد و بدانجا طریقت تصوف گزید. وفات او هم در بغداد به 87 سالگی در سنۀ 334 یا 335 هجری قمری بود و مدفن او بمقبرۀ خیزران است. کلمات قصار او در زهدیات و مواعظ مشهور است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ بَ لی ی)
محمد بن عمر بن حفص بن حکم مکنی به ابوبکر از محدثان است. (الانساب سمعانی) (منتهی الارب). وی به فلاد آمد و در آنجا از محمد بن عبدالعزیز بن مبارک و هلال بن علاء و حسن بن عصام بن بسطام و جعفر بن محمد بن حجاج رقی و جز ایشان روایت کرد و از وی ابوبکر شافعی و عمر بن محمد بن زیات و محمد بن عبدالله بن سخیر و ابوالفتح محمد بن حسین موصلی و ابوبکر احمد بن ابراهیم بن شاذان و ابوحفص بن شاهینی روایت دارند. ابوالحسن دارقطنی گوید:محمد بن عمر قبلی جداً ضعیف است. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(طَ بَ)
عبدالرزاق بن محمد طبسی، مکنی به ابوبکر. سمعانی آرد: وی در نزد مشایخ حدیث قرائت میکرد و دیگران را بهره مند میساخت و قرائت وی صحیح بوده است. من صحیحین را به قرائت وی از امام محمد بن فضل فرا وی سماع کردم و به روایت از ابوالفضل محمد بن احمد بن ابوجعفر طبری حافظ که از وی در طبس سماع کرده بود حدیث نوشتم. و او در قرائت حدیث مهارتی داشته است. وی بسال 530 هجری قمری در نیشابور درگذشته و در کنجرود که آرامگاه امام الائمه ابن حزیمه است دفن شده است و من مدفن وی را زیارت کرده ام. (از انساب سمعانی برگ 367 ب)
لغت نامه دهخدا
محمد بن علی بن اسماعیل الفقال مکنی به ابوبکر، وی در علم تفسیر و حدیث و فقه و لغت از پیشوایان جهان بود، بسال 291 تولد و بسال 366 هجری قمری وفات یافت، وی فقیه شافعی مشهور است، (لباب الانساب)، در روضات الجنات آمده: وی همان فقیه شافعی است که ابن خلکان از او یاد کرده و در وصف او گفته است که امام بلامنازع عصر خویش و فقیه و محدث و اصولی و لغوی شاعر بود و در ماوراء النهر در زمان او شافعیان را کس مانند او نبود، فقه را از ابن سریج فرا گرفت و او را مصنفات زیادی است وی راکتابی است در اصول فقه، شرح الرّساله نیز از تصنیفات او است، از محمد بن جریر طبری و اقران وی روایت حدیث کرده است، و الحاکم ابوعبداﷲ و ابوعبیداﷲ بن منده و جماعت کثیری از وی روایت حدیث کرده اند، وی پدر قاسم صاحب کتاب التقریب است که در النهایه و الوسیط و البسیط از آن نقل قول شده و غزالی در باب ثانی از کتاب الرهن از آن یاد کرده است، وی چنانکه در طبقات الفقهاء آمده بسال 330 هجری قمری درگذشت، و نسبت او به شاش است و آن شهری است در ماوراءالنهر که از آنجا جمعی از دانشمندان برخاسته اند، (روضات الجنات ص 449)، وی از طرفداران اعتزال است، (تاریخ ادبیات ایران دکتر صفا ج 1، 276)، و رجوع به تاریخ بیهقی ص 163 و تاریخ گزیده ص 798 و ریحانه الادب شود
لغت نامه دهخدا
(اَبو بَ رِ)
محمد بن علی بن اسماعیل قفال شاشی، فقیه شافعی و محدث و اصولی و لغوی. او امام عصر خویش بود. صاحب کتابی در اصول فقه. و پدر قاسم صاحب کتاب التقریب است. ولادت به سال 291 هجری قمری و وفات 366. عنوان محدث تنها به کسی داده می شد که هم علم و هم تقوای لازم برای نقل حدیث را دارا بود. این افراد با حفظ سنت نبوی، در برابر تحریف ها ایستادند و با نوشتن کتاب های حدیثی معتبر، دین اسلام را به شکل صحیح به نسل های آینده منتقل کردند. آنان نه تنها ناقلان حدیث، بلکه نگهبانان فرهنگ اسلامی بودند که با جدیت در انتقال صحیح معارف اسلامی کوشیدند.
لغت نامه دهخدا
(سَ)
عبدالرحمان مکنی به ابوبکر. اوراست: شرح الرحبیه که در حاشیۀ فتح القریب المجیب بشرح کتاب الترتیب طبع شده است. (معجم المطبوعات)
لغت نامه دهخدا